چرا گاهی در روابط احساس بیاعتمادی میکنیم؟
احساس بیاعتمادی در روابط، تجربهای ناخوشایند و پیچیده است که میتواند به دلایل مختلفی شکل بگیرد. این حس، فارغ از نوع رابطه (عاطفی، خانوادگی، دوستانه و غیره)، میتواند کیفیت زندگی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد تنش، ناراحتی و حتی قطع ارتباط شود. درک ریشههای این احساس، اولین قدم برای حل آن و بهبود روابط است.
در اینجا 17 نکته را بررسی میکنیم که میتوانند زمینهساز احساس بیاعتمادی در روابط باشند:
- ✔️
تجربههای تلخ گذشته:
خیانت، دروغگویی یا بدعهدی در روابط قبلی، میتواند ردی عمیق بر جای بگذارد و باعث شود در روابط جدید با احتیاط و بدگمانی رفتار کنیم. - ✔️
ناامنیهای شخصی:
کمبود اعتماد به نفس، احساس دوستداشتنی نبودن یا ترس از طرد شدن، میتواند باعث شود رفتارهای طرف مقابل را به اشتباه تفسیر کنیم و به نیت او شک کنیم. - ✔️
رفتارهای متناقض طرف مقابل:
زمانی که حرف و عمل فردی همخوانی ندارد، احساس سردرگمی و بیاعتمادی ایجاد میشود. وعدههای داده شدهای که عملی نمیشوند، نمونهای از این رفتارها هستند. - ✔️
عدم شفافیت در ارتباط:
پنهانکاری، ابهام در گفتار و عدم صداقت در بیان احساسات و نیازها، میتواند شک و تردید را در رابطه دامن بزند. - ✔️
حسادت:
احساس حسادت، مخصوصا اگر بیمورد و ناشی از سوءظن باشد، میتواند اعتماد را از بین ببرد و رابطه را مسموم کند. - ✔️
مقایسه با دیگران:
مقایسه روابط خود با دیگران و احساس کمبود در مقایسه، میتواند حس ناامنی و بیاعتمادی را تقویت کند. - ✔️
فقدان صمیمیت عاطفی:
زمانی که احساس نزدیکی، همدلی و درک متقابل در رابطه وجود نداشته باشد، بیاعتمادی میتواند جایگزین آن شود. - ✔️
فشار اجتماعی و فرهنگی:
هنجارها و باورهای نادرست در مورد روابط، میتوانند انتظارات غیرواقعی ایجاد کنند و باعث شوند به طرف مقابل شک کنیم. - ✔️
اختلافات حل نشده:
انباشته شدن اختلافات و عدم توانایی در حل آنها به صورت سازنده، میتواند حس بیاعتمادی و دوری را در رابطه ایجاد کند. - ✔️
کنترلگری:
تلاش برای کنترل رفتار، افکار و احساسات طرف مقابل، نه تنها آزادی فرد را محدود میکند، بلکه باعث بیاعتمادی و نارضایتی نیز میشود. - ✔️
عدم حمایت عاطفی:
زمانی که در شرایط سخت، طرف مقابل از ما حمایت نمیکند و به نیازهای عاطفی ما پاسخ نمیدهد، احساس بیاعتمادی ایجاد میشود. - ✔️
انتقادهای مداوم و مخرب:
انتقادهای تند و توهینآمیز، به جای کمک به بهبود رابطه، باعث تخریب اعتماد به نفس و بیاعتمادی میشوند. - ✔️
قضاوتهای عجولانه:
پیشداوری و قضاوت کردن زودهنگام در مورد رفتارها و انگیزههای طرف مقابل، میتواند سوءتفاهم ایجاد کند و به بیاعتمادی منجر شود. - ✔️
گوش ندادن فعالانه:
عدم توجه به حرفهای طرف مقابل و عدم تلاش برای درک دیدگاه او، باعث میشود احساس کند که شنیده نمیشود و مورد اعتماد نیست. - ✔️
عدم مسئولیتپذیری:
نپذیرفتن مسئولیت اشتباهات و عذرخواهی نکردن، میتواند احساس بیاعتمادی را در رابطه تقویت کند. - ✔️
سوءمصرف مواد یا الکل:
این موارد میتوانند باعث تغییر در رفتار و قضاوت فرد شود و باعث عدم اطمینان شوند. - ✔️
بیماری های روانی تشخیص داده نشده:
شرایطی مانند اضطراب یا افسردگی میتواند باعث شک و تردید و بی اعتمادی شود.
این عوامل میتوانند به صورت مجزا یا ترکیبی در بروز احساس بیاعتمادی در روابط نقش داشته باشند. شناخت این عوامل، گام مهمی در جهت بهبود روابط و ایجاد اعتماد پایدار است.
درک این عوامل کلیدی است.
1. تجربههای آسیبزا در گذشته
تجربیات دردناک در روابط قبلی، مانند خیانت، دروغگویی یا سوء استفاده، میتوانند سایهای از بیاعتمادی را بر روابط جدید بیفکنند.این تجربیات باعث میشوند که فرد در اعتماد کردن به دیگران محتاطتر و مضطربتر عمل کند.گاهی اوقات، حتی مشاهدهی این تجربیات برای دیگران نیز میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی و بیاعتمادی در فرد شود.ذهن ما تمایل دارد الگوهای گذشته را در روابط جدید جستجو کند، بنابراین اگر الگوهای منفی در گذشته وجود داشته باشد، به احتمال زیاد در روابط فعلی نیز به دنبال آنها خواهیم بود.برای غلبه بر این مشکل، باید این تجربیات را پردازش کرده و به خود اجازه دهید که التیام یابید.
کمک گرفتن از یک متخصص رواندرمانی میتواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد.
در ضمن، باید به شریک عاطفی خود در مورد این تجربیات گذشته و تاثیری که بر شما گذاشته است، اطلاع دهید.شفافیت و صداقت در این زمینه میتواند به ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد کمک کند.
2. عدم صداقت و پنهانکاری
صداقت و شفافیت، پایههای اصلی هر رابطه سالم هستند. وقتی یکی از طرفین دروغ میگوید، حقایق را پنهان میکند یا در مورد احساسات خود صادق نیست، بیاعتمادی به سرعت در رابطه ریشه میدواند. پنهانکاری، حتی در مورد مسائل کوچک، میتواند باعث ایجاد شک و تردید در طرف مقابل شود. وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان چیزی را از شما پنهان میکند، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید در رابطه خود تا حد امکان صادق و شفاف باشید. البته، صداقت به معنای بازگو کردن تمام جزئیات زندگی نیست، بلکه به معنای خودداری از دروغگویی و پنهانکاری است. ایجاد یک فضای امن و حمایتی در رابطه میتواند به طرفین کمک کند تا با صداقت بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
3. عدم تعهد و ثبات
تعهد و ثبات، نشانههای مهمی از یک رابطه سالم و پایدار هستند. وقتی یکی از طرفین در تعهد خود تردید دارد یا رفتارهای ناپایدار از خود نشان میدهد، طرف مقابل احساس ناامنی و بیاعتمادی میکند. برای حل این مشکل، باید هر دو طرف در مورد انتظارات خود از رابطه و تعهدی که میخواهند داشته باشند، با یکدیگر صحبت کنند. در ضمن، باید هر دو طرف به تعهدات خود عمل کنند و رفتارهای ثابتی از خود نشان دهند. ایجاد یک حس امنیت و ثبات در رابطه میتواند به افزایش اعتماد کمک کند.
4. کنترلگری و حسادت
رفتارهای کنترلگرانه و حسادتآمیز، نشانههایی از یک رابطه ناسالم هستند. وقتی یکی از طرفین سعی میکند رفتارها، افکار یا روابط طرف مقابل را کنترل کند، بیاعتمادی به سرعت افزایش مییابد. حسادت شدید و غیرمنطقی، نشانهای از ناامنی درونی است و میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه شود. وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به شما اعتماد ندارد و سعی میکند شما را کنترل کند، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید. برای مقابله با این مشکل، باید مرزهای مشخصی در رابطه تعیین کنید و به یکدیگر احترام بگذارید. در ضمن، باید هر دو طرف روی افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنند. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص رواندرمانی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
5. سوء تفاهم و عدم ارتباط موثر
سوء تفاهمها و عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر، میتوانند به بیاعتمادی در رابطه منجر شوند.وقتی طرفین نمیتوانند به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کنند و به درستی به حرفهای یکدیگر گوش ندهند، سوء تفاهمها به وجود میآیند و باعث ایجاد شک و تردید میشوند.عدم ارتباط موثر میتواند شامل پرخاشگری، سکوت، اجتناب از صحبت کردن در مورد مسائل مهم و یا بهرهگیری از زبان تند و زننده باشد.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به شما گوش نمیدهد یا شما را درک نمیکند، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید.
برای بهبود ارتباطات در رابطه، سعی کنید فعالانه به حرفهای یکدیگر گوش دهید، احساسات خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید و از قضاوت کردن خودداری کنید.
در ضمن، باید به یکدیگر فرصت دهید تا نظرات و دیدگاههای خود را بیان کنید.در صورت نیاز، شرکت در دورههای آموزش مهارتهای ارتباطی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
6. تفاوت در ارزشها و اهداف
تفاوتهای اساسی در ارزشها و اهداف زندگی، میتواند به بیاعتمادی در رابطه منجر شود.وقتی طرفین در مورد مسائل مهم زندگی، مانند شغل، خانواده، فرزندان و یا سبک زندگی، دیدگاههای متفاوتی دارند، ممکن است احساس کنند که نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند.تفاوت در ارزشها و اهداف، لزوماً به معنای پایان رابطه نیست، اما میتواند چالشهایی را به وجود آورد.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان ارزشها و اهداف شما را درک نمیکند یا به آنها احترام نمیگذارد، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید.
برای مدیریت این تفاوتها، باید در مورد ارزشها و اهداف خود با یکدیگر صحبت کنید و سعی کنید نقاط مشترکی پیدا کنید.
در ضمن، باید به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارید و سعی کنید راهحلهایی پیدا کنید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک مشاور ازدواج میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
7. عدم حمایت و همدلی
حمایت و همدلی، از جمله نیازهای اساسی در هر رابطه هستند. وقتی یکی از طرفین احساس میکند که از سوی شریک عاطفیاش مورد حمایت و همدلی قرار نمیگیرد، بیاعتمادی در رابطه ایجاد میشود. عدم حمایت میتواند شامل عدم حضور در مواقع بحرانی، عدم تشویق و تحسین موفقیتها و یا عدم درک و پذیرش احساسات باشد. وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به شما اهمیت نمیدهد یا درک نمیکند، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید. برای بهبود حمایت و همدلی در رابطه، سعی کنید به نیازهای عاطفی شریک عاطفیتان توجه کنید و به او نشان دهید که برایش اهمیت قائل هستید. در ضمن، باید در مواقع بحرانی در کنار یکدیگر باشید و از یکدیگر حمایت کنید. ابراز محبت و قدردانی، میتواند به تقویت حس اعتماد در رابطه کمک کند.
8. مقایسه با دیگران
مقایسه شریک عاطفی با دیگران، چه به صورت آشکار و چه پنهان، میتواند به بیاعتمادی و ناامنی در رابطه منجر شود.این مقایسهها میتوانند باعث شوند که فرد احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست یا مورد قدردانی قرار نمیگیرد.مقایسه میتواند در مورد ظاهر، موفقیتها، مهارتها یا ویژگیهای شخصیتی باشد.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان شما را با دیگران مقایسه میکند، طبیعی است که احساس ناامنی و بیاعتمادی کنید.برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید روی نقاط قوت و ویژگیهای مثبت شریک عاطفیتان تمرکز کنید و از مقایسه او با دیگران خودداری کنید.
در ضمن، باید به شریک عاطفیتان نشان دهید که او را به خاطر خودش دوست دارید و قدردان او هستید.
ایجاد یک فضای حمایتی و مثبت در رابطه میتواند به افزایش اعتماد به نفس و کاهش احساس ناامنی کمک کند.
9. مشکلات جنسی
مشکلات جنسی، مانند عدم رضایت جنسی، کمبود صمیمیت و یا خیانت جنسی، میتوانند به بیاعتمادی در رابطه منجر شوند. این مشکلات میتوانند باعث شوند که فرد احساس کند که شریک عاطفیاش او را نمیخواهد یا به نیازهای او اهمیت نمیدهد. صحبت کردن در مورد مسائل جنسی، ممکن است دشوار باشد، اما برای حل این مشکلات ضروری است. وقتی حس میکنید که در رابطه جنسی با شریک عاطفیتان مشکلی وجود دارد، طبیعی است که احساس نارضایتی و بیاعتمادی کنید. برای حل این مشکلات، سعی کنید در مورد نیازها و انتظارات جنسی خود با شریک عاطفیتان صحبت کنید و به یکدیگر گوش دهید. در ضمن، باید به دنبال راههایی برای افزایش صمیمیت و لذت در رابطه جنسی باشید. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک رابطه زناشوییتراپیست میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
10. عدم پذیرش مسئولیت
عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و کوتاهیها، میتواند به بیاعتمادی در رابطه منجر شود. وقتی یکی از طرفین از پذیرش مسئولیت اشتباهات خود خودداری میکند و همیشه دیگران را مقصر میداند، طرف مقابل احساس میکند که نمیتواند به او اعتماد کند. پذیرش مسئولیت، نشاندهنده بلوغ عاطفی و صداقت است. وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان هرگز مسئولیت اشتباهات خود را نمیپذیرد، طبیعی است که به او بیاعتماد شوید. برای حل این مشکل، سعی کنید در مورد اهمیت پذیرش مسئولیت با شریک عاطفیتان صحبت کنید و به او یادآوری کنید که همه اشتباه میکنند. در ضمن، باید خودتان نیز مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و از شریک عاطفیتان عذرخواهی کنید. نشان دادن آمادگی برای جبران اشتباهات، میتواند به بازسازی اعتماد در رابطه کمک کند.
11. فشار روانی و استرس
فشار روانی و استرس ناشی از عوامل خارجی مانند مشکلات مالی، شغلی یا خانوادگی، میتواند بر رابطه تاثیر منفی بگذارد و منجر به بیاعتمادی شود.زمانی که افراد تحت فشار هستند، ممکن است رفتارهای غیرمنطقی از خود نشان دهند یا نتوانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.استرس میتواند باعث تحریک پذیری بیشتر، کاهش صبر و تحمل، و افزایش احتمال بروز اختلافات شود.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به دلیل استرس زیاد، به شما کم توجهی میکند یا رفتارهای غیرقابل پیشبینی از خود نشان میدهد، ممکن است احساس بیاعتمادی کنید.
برای کاهش تاثیر استرس بر رابطه، سعی کنید با یکدیگر در مورد مشکلات خود صحبت کنید و به دنبال راهحلهای مشترک باشید.
در ضمن، باید در این دوران از یکدیگر حمایت کنید و به نیازهای عاطفی یکدیگر توجه کنید.انجام فعالیتهای آرامشبخش مانند مدیتیشن، یوگا یا گذراندن وقت در طبیعت، میتواند به کاهش استرس و بهبود حال روحی هر دو طرف کمک کند.
12. انتظارات غیر واقعبینانه
انتظارات غیر واقعبینانه از رابطه و شریک عاطفی، میتواند منجر به ناامیدی و بیاعتمادی شود.وقتی افراد انتظاراتی دارند که با واقعیت همخوانی ندارند، ممکن است احساس کنند که شریک عاطفیشان به اندازه کافی خوب نیست یا به آنها اهمیت نمیدهد.انتظارات غیر واقعبینانه میتوانند شامل تصورات کاملا مطلوب از عشق، صمیمیت، یا نقشهای جنسیتی باشند.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان نمیتواند انتظارات شما را برآورده کند، ممکن است احساس نارضایتی و بیاعتمادی کنید.برای تعدیل انتظارات، سعی کنید با شریک عاطفیتان در مورد انتظارات خود صحبت کنید و واقعبینانه به تواناییها و محدودیتهای او نگاه کنید.
در ضمن، باید به خودتان یادآوری کنید که هیچ رابطهای کامل نیست و همه افراد اشتباه میکنند.
تمرکز بر نقاط قوت رابطه و قدردانی از ویژگیهای مثبت شریک عاطفی، میتواند به افزایش رضایت و اعتماد کمک کند.
13. عدم احترام به حریم خصوصی
عدم احترام به حریم خصوصی شریک عاطفی، میتواند به بیاعتمادی و نارضایتی در رابطه منجر شود.این رفتارها میتواند شامل چک کردن تلفن همراه، خواندن ایمیلها یا پیامهای شخصی، و یا فضولی در امور شخصی باشد.حریم خصوصی، یک نیاز اساسی برای هر فرد است و تجاوز به آن میتواند باعث احساس ناامنی و بیاحترامی شود.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به حریم خصوصی شما احترام نمیگذارد، طبیعی است که احساس بیاعتمادی و خشم کنید.برای ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد، سعی کنید به حریم خصوصی شریک عاطفیتان احترام بگذارید و از رفتارهایی که باعث نقض حریم خصوصی میشوند، خودداری کنید.
در ضمن، باید به یکدیگر نشان دهید که به هم اعتماد دارید و نیازی به کنترل یکدیگر ندارید.
ایجاد یک فضای امن و حمایتی در رابطه، میتواند به افزایش اعتماد و کاهش وسوسه برای فضولی کمک کند.
14. وابستگی بیش از حد
وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی، میتواند به بیاعتمادی و نارضایتی در رابطه منجر شود.وقتی یکی از طرفین به طور کامل به شریک عاطفی خود وابسته است و استقلال خود را از دست میدهد، ممکن است احساس ناامنی و ترس از دست دادن رابطه کند.وابستگی بیش از حد میتواند باعث رفتارهای کنترلگرانه، حسادت و یا چسبندگی شود.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان بیش از حد به شما وابسته است و استقلال خود را از دست داده است، ممکن است احساس خفگی و فشار کنید.برای ایجاد یک رابطه سالم و متعادل، سعی کنید به شریک عاطفیتان کمک کنید تا استقلال خود را حفظ کند و به علایق و فعالیتهای شخصی خود بپردازد.
در ضمن، باید خودتان نیز استقلال خود را حفظ کنید و به فعالیتهایی که به شما لذت میدهند، بپردازید.
ایجاد یک تعادل بین وابستگی و استقلال، میتواند به افزایش رضایت و اعتماد در رابطه کمک کند.
15. عدم قدردانی و تشکر
عدم قدردانی و تشکر از تلاشها و کارهای خوب شریک عاطفی، میتواند به بیاعتمادی و نارضایتی در رابطه منجر شود. وقتی یکی از طرفین احساس میکند که تلاشهایش نادیده گرفته میشود و مورد قدردانی قرار نمیگیرد، ممکن است احساس کند که به او اهمیت داده نمیشود. قدردانی و تشکر، نشاندهنده توجه و محبت است. وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان قدردان تلاشهای شما نیست، طبیعی است که احساس ناراحتی و بیاعتمادی کنید. برای ایجاد یک رابطه شاد و رضایتبخش، سعی کنید به طور مرتب از تلاشها و کارهای خوب شریک عاطفیتان قدردانی و تشکر کنید. در ضمن، باید به او نشان دهید که به او اهمیت میدهید و او را دوست دارید. ابراز محبت و قدردانی، میتواند به تقویت رابطه و افزایش صمیمیت کمک کند.
16. اعتیاد و سوء مصرف مواد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا هر ماده دیگری، میتواند به طور جدی به اعتماد در یک رابطه آسیب برساند.سوء مصرف مواد اغلب منجر به رفتارهای غیرقابل پیشبینی، دروغگویی، پنهانکاری و بیتوجهی به مسئولیتها میشود که همگی باعث از بین رفتن اعتماد بین طرفین میشوند.اعتیاد، نه تنها سلامت جسمی و روانی فرد معتاد را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه میتواند به طور جدی به سلامت و امنیت رابطه نیز آسیب برساند.وقتی حس میکنید که شریک عاطفیتان به مواد مخدر یا الکل معتاد است و این اعتیاد بر رفتار او و رابطه شما تاثیر منفی میگذارد، طبیعی است که احساس بیاعتمادی، ترس و ناامیدی کنید.
اگر با این مشکل مواجه هستید، باید به دنبال کمک حرفهای باشید.
درمان اعتیاد نیازمند تخصص و پشتیبانی است و بدون کمک حرفهای، غلبه بر آن بسیار دشوار است.در ضمن، باید از خودتان مراقبت کنید و در صورت نیاز، از یک مشاور یا گروه حمایتی کمک بگیرید.ایجاد یک محیط حمایتکننده و تشویقکننده، میتواند به فرد معتاد کمک کند تا روند بهبودی را با موفقیت طی کند.
17. مشکلات روانی و اختلالات شخصیتی
برخی از مشکلات روانی و اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت خودشیفته، یا اختلال اضطراب اجتماعی، میتوانند بر روابط تاثیر منفی بگذارند و منجر به بیاعتمادی شوند.این اختلالات میتوانند باعث رفتارهای غیرمنطقی، نوسانات خلقی شدید، عدم همدلی و یا ترس از صمیمیت شوند که همگی میتوانند به از بین رفتن اعتماد بین طرفین منجر شوند.تشخیص و درمان این اختلالات نیازمند کمک حرفهای است و بدون درمان، این مشکلات میتوانند به طور جدی به روابط آسیب برسانند.اگر حس میکنید که شریک عاطفیتان دچار یک مشکل روانی یا اختلال شخصیتی است و این مشکل بر رفتار او و رابطه شما تاثیر منفی میگذارد، باید به او پیشنهاد دهید به دنبال کمک حرفهای باشد.
در ضمن، باید اطلاعات کافی در مورد اختلال مربوطه کسب کنید تا بتوانید به درستی با شریک عاطفیتان رفتار کنید و از او حمایت کنید.مراقبت از خودتان نیز در این شرایط بسیار مهم است.در صورت نیاز، از یک مشاور یا گروه حمایتی کمک بگیرید تا بتوانید با چالشهای این شرایط مقابله کنید.ایجاد یک محیط امن و حمایتی، میتواند به شریک عاطفیتان کمک کند تا احساس امنیت و اعتماد بیشتری داشته باشد.







بی اعتمادی مثل یک بیماری مسری می تواند رابطه را از درون پوسیده کند. گاهی خودمان هم متوجه نیستیم که چطور با رفتارهای اشتباه به این بی اعتمادی دامن می زنیم. مثلا من در رابطه قبلی مدام جیب های لباس شوهرم را چک می کردم؛ این کار را برای اطمینان انجام می دادم ولی نتیجه عکس داشت. هرچه بیشتر چک می کردم، فاصله بین ما بیشتر می شد.
یاد گرفتم رفتارهای وسواس گونه و دنبال کردن ردپای طرف مقابل فقط حس بدبینی را تقویت می کند، نه امنیت را. اشتباه دیگر این است که اسیر پیش داوری شویم؛ هر پیام یا تماسی را به معنای خیانت تعبیر کردن. گاهی یک پیام ساده فقط یک پیام ساده است.
وقتی در روابط گذشته شکست خورده ایم، حمل این بار سنگین گذشته به رابطه جدید منصفانه نیست. ماجرای من: هفته ها با نامزدم مثل یک مجرم رفتار می کردم تا اینکه یک روز با عصبانیت گفت “من که گناهی نکرده ام، چرا باید تاوان خطای دیگری را پس بدهم؟”. این جمله تکانم داد.
شاید بدترین اشتباه بی توجهی به زبان بدن باشد. گاهی اذعان می کنیم محل کار همسرم کجاست ولی صدایمان می لرزد. بدنمان آشکارا می گوید چیزی را پنهان می کنیم. وقتی اعتماد وجود ندارد، حتی راست گفتن هم نمی تواند دروغ بودن را پنهان کند.
به جای جستجوی مدرک برای بی اعتمادی، گاهی باید دنبال نشانه هایی از اعتماد بگردیم. من این درس را بعد از نابودی یک رابطه عالی یاد گرفتم.